علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
بيوقفه به ما هجوم ميآورند.دراينصورت نه بايد برعليه اين انديشهها جنگيد نهبايد به آنها
توجه کرد.در " شودوکا " يا سرود ساتوري آني نوشته استاد " يوکا " که در قرن هفتم در چين
مي زيست،نوشتهشدهاست : "{هنگام مراقبه} نهبايد درجستجوي حقيقت باشيم و نه ازتوهمات بگريزيم."
بايد گذاشت تا انديشهها بگذرند،نبايد آنها را حفظ یا دورکرد.ازاينطريق شدتشان را از دست
ميدهند و ذاذن مارا به اينجا هدايت ميکند.ذهن ما پيچيدهاست و رهبري آن دشوار،ذهن مثل
يک ميمون چالاک است و اگر بخواهيم برآن مسلط شويم خيليزود متوجه ميشويم که امکان
ندارد.
اگر ذاذن را درست انجام دهيم،درست بنشينيم و فقط تمرکز ما برنحوه نشستن و تنفس
باشد،خودآگاه خويش را فراموشميکنيم و انديشهها خودبهخود و بطورطبيعي عبور ميکنند.اول
انديشههاي مربوط به زندگي روزمره ميآيند ولي اگر ذاذن را ادامهدهيم،يک ساعت،يک
روز،يک ماه بهسطح ژرف نيمهاگاهي ميرسيم.ازاين راه با آموزش درسطح ناخودآگاه،ذاذن
موجب کشف خِرد و دستيابي به شهودحقيقي ميگردد.
اين آموزش همچنين آموزش حواس ماست،در مدت ذاذن دريافتهاي حسّي از شدتبالايي
برخوردارند.اينجا در دوجو صداي باد،صداي کيوزاکو،صداي اتوموبيلها و آواز پرندگان را
ميشنويم... اگر اين پديدهها حواس مارا پرتکند فراموش ميکنيم که برنحوه نشستن متمرکز
شويم
راز ذِن درايناست که بنشيني،خيليساده،بدون هدف،بدون ميلبه سودجويي،درحالتي که تمرکز
کامل داشتهباشي.اين نشستن،بدونميل بهبدستآوردن چيزي،يعني ذاذن
" ذا " يعني نشستن و " ذن " يعني مراقبه و تمرکز.آموزش روش نشستن که انتقال ذات واصل
ذن هست در يک" دوجو " صورت ميگيرد.يک استاد که بهصورت سُنتي در سلسله ی اساتيد
به بودا متصلاست آنرا ميآموزد.پرداخت به ذاذن براي سلامتي جسم و روح بسيار مؤثر
است.چون اين دو را بهسوي وضعيت طبيعيشان سوق ميدهد.ذن را نهميتوان در يککلام و
مفهوم بيان کرد و نهميتوان آن را با انديشه متصلکرد.تنها با اجرايآن و باتجربه است که
ادراک ميشود.ما ارزش هوش را نفي نميکنيم ولي درجستجوي ساحتي والاتر براي آگاهي
هستيم که مثل هوش بر سطح مشاهدات يک جانبه اشياء و موجودات استوار نباشد.هدف،تحقق
فرا رفتن از همه ی دوگانگيهاست وفرارفتن از همه ی اشکال انديشه.
" اينجاواکنون " يک مفهوم کليدي است؛آنچه مهماست " اکنون " است.اکثر ما تمايلبهانديشيدن
تؤام با دلواپسي به گذشته يا آينده را داريم،به جاياينکه کاملاً بهحرکات،کلمات و انديشه هاي
زمان حال خود بپردازيم و دقيقباشيم.لازماست که درحرکت خود حضور داشتهباشيم.تمرکز بر
" اينجا و اکنون " درس اساسي ذن است.بههميناندازه هم فرمول نشستن "شي کان تا ذا " بدون
هدف و بدون ميلبهچنگآوردن چيزی
،بازگشتبه اصل، شناخت ژرف خویشتن.،آب حياتي است که از تمرين منظم ذاذن بدست
ميآيد.طبيعت بودايي يعني هر موقعيت و شرط طبيعي و عادي،يعني بازگشت به چگونگي ذاتي
و طبيعي ذهن و روح.هرچه بهاين موقعيت عادي آگاهي نزديکترشويم،هرچه بهاين روح
خالص نزديکترشويم،بهترميتوانيم در اطرافخود جّوي درخشنده،بارور،خوشايند و
سعادتبخش ايجادکنيم.هرچه ازآن دورتر شويم،بيشتر درمعرض خطر بهدام افتادن توسط محيط
هستيم. در متُون سنتي ذن گفتهشدهاست:
نگاهکردن بدون نگاهکردن
گوشکردن بدون گوشکردن
حسکردن بدون حسکردن
انديشيدن بدون انديشيدن
را يگانه و هماهنگ سازيم.اگر حواس يگانهشوند ميتوان بدوناستفاده ازاراده بهتمرکز حقيقي
دست يافت.
درمدت ذاذن درد بيشتراز لذت کارساز است.بهترين تمرکزها درموقع دردوخستگي اتفاق
ميافتد،زمانيکه شخص ميخواهد از ذاذن دستبکشد و پي کارش برود.تمرکزحقيقي و عميق
در مرز بين زندگي و مرگ واقع ميشود.بدون شک افراد تازهکاربايد اراده ی زيادي به خرج
دهند و آگاهانه نحوه ی نشستن را تصحيح کنند و يا بکوشند متمرکز شوندامّا بتدريج و ناخود
آگاهانه اين روند بهبود مييابد.وقتي عادت به ذاذن کاملاً جذبشد،حواس فرد درزندگي روزمره
نيز همان شدّت و حدّتي را پيداميکند که درموقع ذاذن دارد.
آن وقت ذاذن تبديل بهسرچشمه ی حيات ما ميشود.پديدهها " شي کي " تبديل به خلاء " کو "
ميشود.اکثر افراد بااستفاده از خودآگاهي و دانش خويش اقدام به عمل ميکنند.اين دوعامل
محدود هستند.خلاقيت حقيقي و عملِدرست زائيده خِرد است و از خودآگاهي بر
نميخيزد،خلاقيت حقيقي از ژرفنای روح زاده ميشود.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |